بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مابعللی بعداز فوت مادرم به خانه پدری امدیم بعداز مدتی مادر بچه ها فرمودند درکوچه فلان شخصیت است-من بخانه ایشان رفتم یک شخصیت گرمی بود اوال بسیار متواضع بود وکم کم چهره سیاسی و تربیتی خاصی پیدا کرد- وسیاست گکوچه و تربی های کوچه را برای من تبین کرد ورفتار خاص خود را درقابل افراد بیان کرد-ونگرش بعضی افراد کوچه را درباره من مشخص کرد وخانم ایشان سخران خوبی بود و دردبستان چگونه مشکلات بچه هارا حل میکرد بیان میکرد- ومدت ها به اموزگاران جوان تعلیم میداد- کتاب خانه بسیار زیبایی درطبقه دربالا داشت دورتا دور اطاق کتاب در چند ردیف داشت که بیشتر ادبی بودند- کمی راجع شعر جناب حافظ بحث کرد-نکات خاص عرفانی را بیان کرد- بدونانکه بداند من مدیریت اموزشی خواندم که مادرم مصر بود بود که به هیچ کس نگویم یک سری نرم افزار مدریت حضرت علی علیه السلام به من داد درباره اشعار که در بارگاه های امام وامام زاده تحقیق کرده بود- در کودکی مداوم مریض شده بود ودکترها جواب کرده بودند مادر اشان از امام زاده مقابل کوچه شان حضرت اعلادین حسین علیه السلام ویک امام زاده بنام بی بی تصور فاطمه سلام االله علیهاکه در نزدیکی دئارزه کازرون است خوب شده بود ومدتها در بارگاه بی بی فاطمه سلام الله علیه چله نشنیی کرده بود واز مردم درباره ایشان واسلام گفتگو کرده بود ودرشش سالگی اولین شعر خودراخواند ودرنه سالگی درحزب کودکان برادران حضرت ج حسینی علیه السلام شرکت بود ودرنه سالگی شعرید رثای فاطمه سلام الله علیه بدستور ایشان درجلسه عزاداری امام حسین علیه السلام خواند- که موردتشویق قرار گرفت بهمن فرمودند شما از اینکتاب خانه من هروقت خواستید بیاید واستاده کنید ن زیا کتا میخریدم ولی سرعت خواندنمنبسیار کند بود واز مطلبی به کتاب دیگر میرفتم از ایشان پرسیدم کتاموردتجهشماکدام است فرمودندهمه ازروی دقت انتخاب شده است ومن پرسیدم چندتای انرخواندد فرمودند بارها همه را ونت برداشتم-یماریایشان بسیار عجی بود همه پزشکان راسرکار گذاشته بود فشار خون ایشن بحدیبود که دکترها به خانم ایشان گفته بودندکه درش چشماایشا سرخ شد و تنگی نفس پیداکرد بسرعت به بیمارستان اورد وایشان دوا هارا نمیخورد ویابزور خانم وپسرشمیخورد ویک دم نوش درست میکرد وحماممیرفت وفشارخون عادی میشد ودواهای ایشان ازخارج میامد وباز نمخود ومداوم این فشارخون درنوسان بود وبعدمن فهمیدم حضر امام علیه السلام چه عرفانی دارد- ما بطورکلی وچندمورد خاص امام علیه اسلام میشناسیم وحضور انفردی نداریم- مسائل فردی خاص است-یک نکته بیان کنند- هرپیامبر الوالعزم نگفته است دین شما کامل شد مداوم هم نبی پشت سرهم امده است تادین راکامل کند- ولی قیام برا حکومت کردن نداشتند- تاحدی حضرت ابراهیم علیه السلام در جاهایی موفق شدند - حضرت پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم برای کل بشریت امدند- ولی رای کل بشریت موفق نشدند ومیبایست حکومت هم بکنند اگر پس از ایشان نبی بیاید میلیون هانبی درسراسر دنیا باشد ونبی هم داعیه حکومت ندارد هرکسکه شایسته بود مخفیانه ویاظاهری ارشادمیکرده است پس باید امام بیاید- هدف لی هم همینبوده است که فرشتگان تصورا ش برای انها مشکل بوده است- دلیل اش ان است که جن شیطان نداشته است ولی همه منحرف شدند ویکی هم خوداش رابه موش مردگی زد وروباه صفتی-درحدیث است شب قدر همه فرشتگان به زمین می ایند ددر زمین فرشتگان هستند واوامر الهی که توسط امام علیه السلام مدیریت میشود- دستورات الهی راتوسط دریافت از امام علیه السلام نه از حضرت جبرائیل علیه السلام است عمل میکنند - اصلا حضرت جبرائیل علیه السلام پیام ها الهی رای هرفرد وسرنوشت فرد بصورت رمز است حضرت علیه السلام انرا افشا میکند وبهتک تک فرشتگان تعلیم میدهد درضمن شفاعت مطلق دارد که درجه فرد را بالا ببرد و عذاب راکم کند ویا فردی رانجات دهد- پس مابقیه فرشتگان برای چه می ایند امام علیه السلام مطلبی ر افشا میکند فرشتگان بخشی از ک وهر تغیراتی مارا احضار کنید احضاکردن نیاز نیست امام میتواند باانها ارتباط بگیرد هدف نایل شدن بصورت خصوصی وفردی است-